اعتراضات میلیونی در اسپانیا به سیاست های بورژوازی
آذر ماجدی
روز یکشنبه ۱۹ فوریه بیش از یک میلیون نفر علیه قوانین جدید کار در ۵۷ شهر اسپانیا به خیابانها آمدند. دولت جدید اسپانیا از ماه دسامبر قوانینی را به منظور کاهش ۱۵ میلیارد یورو از بودجه دولتی بتصویب رسانده و در صدد است که ۴۰ میلیارد دیگر نیز از هزینه های عمومی کسر کند. علاوه بر کاهش هزینه های عمومی که بمعنای حذف بسیاری از خدمات اجتماعی است، دولت در قانون کار تغییراتی بمنظور کاهش ایمنی کار و باز گذاشتن دست سرمایه داران در استخدام، اخراج و کاهش دستمزد کارگران انجام داده است. گفته می شود که این تغییرات قانون کار اسپانیا را به ۳۵ سال پیش یعنی زمان دولت فاشیستی فرانکو بازگردانده است. اکنون از تصویب قانونی برای محدود کردن اعتصاب های کارگری سخن می رود. باین ترتیب کلیه اصلاحاتی که طبقه کارگر اسپانیا پس از سقوط دولت فرانکو بدست آورده بود، بازپس گرفته شده است. اعتراض روز یکشنبه به فراخوان کلیه اتحادیه های کارگری اسپانیا انجام گرفته است.
بحران سرمایه داری جامعه اسپانیا را در شرایط بسیار وخیمی قرار داده است. هم اکنون بیش از ۵ میلیون نفر در اسپانیا بیکار هستند، یعنی ۲۳ درصد جمعیت کارکن؛ بیکاری در میان جمعیت ۲۰ تا ۲۹ سال حدود ۴۴ درصد است. مردم اسپانیا در ماه مه اعتراضات گسترده ای را به سبک التحریر علیه سیاست ریاضت کشی و فساد دولتی سازمان دادند. این اعتراضات بشکلی وحشیانه توسط پلیس سرکوب شد. اکنون پس از چند ماه مردم در اعتراض به قوانین ضد کارگری و حمله به حذف بیمه های خدمات اجتماعی دست به یک اعتراض گسترده زده اند.
بحران جهانی سرمایه داری در اسپانیا نیز مانند یونان، ایرلند، ایتالیا و پرتغال شرایط بسیار سخت و تحمل ناپذیری را بر مردم کارگر و زحمتکش تحمیل کرده است. دولت سرمایه داری بدنبال توصیه های اتحادیه اروپا وحشیانه بجان زندگی مردم افتاده است و زندگی حقیر کارگران را زیر ضربات سهمگین خود گرفته است. مردم حاضر نیستند این حملات سرمایه داری را تحمل کنند و بشکلی گسترده علیه آن به اعتراض بلند شده اند.
همچنین دیروز و امروز هزاران نفر علیه خشونت وحشیانه پلیس نسبت به دانشجویان شهر والنسیا دست به اعتراض زدند. در اعتراضات روز یکشنبه علیه سیاست های ریاضت کشی دولت، از جمله کاهش بودجه آموزش و پرورش، پلیس با خشونت زایدالوصفی به دانشجویان حمله ور شد. در اعتراض به این حرکت پلیس برخی احزاب سیاسی، اتحادیه های کارگری و سازمانهای دانشجویی فراخوانی برای اعتراض به خشونت پلیسی در شهر والنسیا داده اند. علاوه بر مادرید و والنسیا، مردم در شهرهای بارسلون، سویل، کوردوبا، گرانادا، آلمیرا، کادز، توریا و الیکانته علیه خشونت پلیسی راهپیمایی کردند. بدنبال اعتراضات روز سه شنبه علیه خشونت پلیس، وزارت کشور نیروی پلیس را که وظیفه اش سرکوب دانشجویان بود از شهر والنسیا جمع کرد.
در بخش مهمی از اروپا مردم در مقابل دولت های سرمایه داران صف آرایی کرده اند. پس از اعتراضات هفته پیش در یونان، در بسیاری از شهرهای اروپا یک کمپین وسیع همبستگی با مردم یونان براه افتاده است. سیاست اشغال مراکز دولتی بار دیگر در دستور معترضین قرار گرفته است. اکنون اسپانیا محل نمایش قدرت مردم علیه سرمایه داری است. بحران سرمایه داری وسیعتر و گسترده تر از آنست که بورژوازی بتواند به آسانی و بسرعت از آن عبور کند. لذا در کشور پس از کشور سیاست گرسنگی دادن به مردم را آغاز کرده است. در یونان ما هر روزه شاهد جنگ های خیابانی میان مردم معترض و پلیس سرمایه داری هستیم. اکنون اسپانیا نیز دارد به یونان می پیوندد. شرایط در کشورهای دیگر نیز چندان بهتر نیست.
مساله اینجاست که در شرایط بحران فقط دو راه حل در مقابل مردم موجود است: یا باید به سیاست های خشن و ضد انسانی بورژوازی تن دهند، گرسنگی و فقر و فلاکت و بیخانمانی و گسترش فاصله فقیر و غنی را به قیمت نابودی یک نسل از مردم کارگر و زحمتکش تحمل کنند، یا سیستم سرمایه داری را همراه دولت مدافعش به زیر کشند؛ مالکیت خصوصی بر وسایل تولید را ملغی کنند و مالکیت اشتراکی را برقرار سازند و کار مزدی را برای همیشه لغو کنند. راه سومی وجود ندارد.
این شرایط فقر و فلاکت و ویرانگر در عین حال یک فرصت طلایی برای نابودی سرمایه داری، ایجاد سوسیالیسم و برقراری یک جامعه آزاد، برابر و مرفه را مهیا کرده است. مردم باید تشکلات مستقل خود را ایجاد کنند و در شوراهای کار، محلات و محیط تحصیل متشکل شوند؛ کنترل کارگری باید در کارخانه ها و محل تولید توسط شوراهای کارگری مستقر شود. یونان قدم در این راه گذارده است. این سیاست باید وسیعا بسط یابد. و بالاخره در این میان کمونیسم کارگری باید خود را متشکل و متحزب نماید و بعنوان رهبر مبارزات انقلابی مردم برای سرنگونی سرمایه داری پا در میدان گذارد. باید این فرصت طلایی را مغتنم شمرد. در غیر اینصورت، دو سه نسل دیگر از مردم کارگر و زحمتکش قربانی سود پرستی و ولع سرمایه و سرمایه دار خواهند شد.*